يکي از بهترين هدايايي که ميتوانيم به فرزندان خود بدهيم، زماني براي بازي کردن است. هم اينکه به همراه آنها بازي کنيد و هم اينکه آنها قارد باشند به تنهايي بازي کنند، اهميت دارد. اما يافتن وقت کافي براي اين کار، براي بسياري از والدين دشوار است مخصوصاً براي والديني که هر دو شاغل هستند و وقت کافي براي چنين اموري ندارد. در اين مطلب ميخواهيم بگوييم که چرا بازي کردن بسيار مهم است و امري نيست که اختياري باشد. همراه دانشگاه زندگي باشيد.
بازي کردن اين قدر در توسعه شخصيتي بچهها اهميت دارد که کميته سازمان ملل متحد، برخورداري از آن را حق اوليه هر کودکي دانسته است. بازي کردن براي بچهها يا داشتن وقت کافي و مناسب براي بزرگترها، براي سلامت شناختي، فيزيکي، اجتماعي و احساسي، بسيار مهم است و حتماً بايد به آن توجه شود. البته بايد اشاره کنيم که بازي کردن به عنوان يک خانواده و در کنار يکديگر، موجي از شادي و عشق و ارتباط عاطفي عميق را به وجود ميآورد.
بازي کردن براي سلامت مغز مهم است: 75 درصد توسعه مغزي پس از تولد فرزند رخ ميدهد، يعني مابين تولد تا 20 سالگي. بازي کردن در کودکي، باعث تحريک مغز و ايجاد ارتباط گسترده ميان سلولهاي مغزي ميشود. اين موضوع باعث ميشود مهارتهاي حرکتي کودک مانند راه رفتن، دويدن، پريدن و حرکات ديگر، توسعه پيدا کنند. بازي کردن در دوران نوجواني موجب ميشود ارتباطات مغزي حتي بيشتر از قبل توسعه يابد، به ويژه در لوب جلويي مغز که مرکز نقشهريزي و تصميمگيري است. بنابراين سود اين کار، در آيندهي فرد مشخص ميشود.
بازي موجب برانگيخته شدن خلاقيت و تخيل ميشود: تحقيقات نشان ميدهند، کودکاني که در براي استفاده از تخيل تشويق شدهاند، در دوران بزرگسالي از خلاقيت بيشتري برخوردار هستند. قطعاً اين مورد در هنر بسيار اهميت دارد، اما خلاقيت فقط به موضوعات هنري مربوط نميشود. زيرا افراد به وسيله خلاقيت ميتوانند راههايي جديد براي انجام کارها و خلق محصولات پيدا کنند و زندگي بهتري داشته باشند.
بازي کردن قابليت اجرايي و عملي مغز را توسعه ميدهد: قابليت اجرايي، مغز ما را قادر ميسازد تا زمان و توجه خود را مديريت کنيم، بتوانيم برنامهريزي کنيم و کارها را بر اساس نظم و ترتيب انجام دهيم، جزئيات را به خاطر بياوريم و متوجه شويم در شرايط مختلف، چه حرفي مناسب است. اين قابليت در دوران کودکي، باعث ميشود با استفاده از تجربيات گذشته، بر احساسات خود کنترل داشته باشيم و بدانيم در زمان حال، انجام چه کاري بهتر است.
در واقع اين قابليت به کنترل کردن خود و رعايت نظم مربوط ميشود. همچنين بچههايي که قابليت اجرايي در آنها توسعه يافته، نتايج بهتري در مدرسه کسب ميکنند، با ديگران برخورد بهتري دارند و تصميمات خوبي در زندگي ميگيرند. باور کنيد که بازي کردن، لوب جلويي مغز را تمرين ميدهد و توانايي آن را بهبود ميبخشد!
علاوه بر اين؛ بازي کردن «تئوري ذهن» کودک را توسعه ميدهد: تئوري ذهن توانايي قرار دادن خود به جاي فردي ديگر است. تظاهر کردن و خود را به جاي ديگران قرار دادن، نوعي بازي کردن محسوب ميشود که در آن، کودک خود را جاي افراد ديگر قرار ميدهد و سعي ميکند کار آنها را انجام دهد. حضور در اين بازيها، نياز به درک تفکرات و احساسات همبازيها دارد. بنابراين بچههايي که اين بازيها را تجربه ميکنند، حس همدلي بهتري نسبت به افراد ديگر دارند و توانايي برقراري ارتباطشان با آنها افزايش مييابد.
مهارتهاي ارتباطي، اصلاح احساسات، تفکر انعطافپذير و قابليت برقراري ارتباط با ديگران و همچنين جرئت يافتن براي امتحان و کشف چيزهاي جديد، کليدهاي داشتن يک زندگي موفق هستند. حالا ميخواهيم بگوييم که والدين چه نقشي در توسعه اين مهارتها دارند.
محصول فن بيان را کليک کنيد
دانشگاه زندگي را با ما دنبال کنيد
درباره این سایت